نگاهی به این عکس :
عکاس :حسام الدین انصاریان
تاریخ و مکان عکاسی:1387 کرمان
یکی از عکسهای پروژه قبرستان میباشد
این عکس به یازدهمین دوسالانه ملی عکس ایران راه یافته است
آقای حسام الدین انصاریان در تاریخ عکاسی هرمزگان تنها فردی
است که اثر او به دوسالانه ملی عکس ایران راه یافته است.
من در این عکس سه جایگاه متفاوت می بینم یکه اون مبل که وقتی به مبل رنگ زرشکی فکر میکنم یاد افراد اشرافی و مغرور می افتم که خیلی با غرور به مبل لم داده و ژای خود را بروی ژای خد می اندازن دوم افراد خاکی که به ادم خیلی نزدیک هستند و برخورد گشاده رویی دارن سوم کسانی که روزی میتوانستند یکی از این دو افراد باشند ولی حالا در یک جایگاه ساده جای گرفته اند
و ترکهای روی دیوار و کهنگی مبل فضای خوبی را خلق کرده اند
سلام
این عکس گویای مطلبی است که همیشه در ذهن من جرقه می زند
..........................................
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست .
هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود.
صحنه پیوسته بجاست .
خرم آن نغمه که مردم بسپارند بیاد.
..................................................
این متن کاملا در عکس رویت کردم
این مبل از ترس به خود پیچیده....همین...چون میدونه در هر صورت از بین میره...
لبت با دلتون خندون...
بدرووود...
ترکیب عکس به نحوی است که می توان مفاهیم نسبتا متعددی از آن گرفت.
به نظر من آنچه کامل ترین مفهوم می آید این است که بایستی همواره به عنصر سوم این تصویر یعنی قبر و مرگ توجه داشته باشیم یعنی عنصری که همواره با ماست یعنی بخشی از چرخه زندگی ماست که در این تصویر به خوبی نمایانده شده است.
بعضی از ما انسانها از وجود این عنصر سوم آگاهیم و برخی ناآگاه و یا شاید خودمان را به ناآگاهی زده ایم.
با سلام و احترام .فریم عکس "دنیا گذریست.به مفهوم دیگر
بازگشت همه بسوی اوست
سلام
عکس جالب و تامل برانگیزیه
من همیشه این مرگ و زندگی رو کنار هم میدونم و زندگی رو فرصتی محدود که هرکس میتونه به بهترین نحو ازش استفاده کنه ولی اگه دنیا و لذاتش بذاره یادمون بمونه که این زندگی محدود بالاخره تموم میشه .
با اقای احمد بازماندگامن قشمی هم موافقم که:
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست .
هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود.
صحنه پیوسته بجاست .
خرم آن نغمه که مردم بسپارند بیاد.
در این تصویر تضاد فقیر و غنی دیده می شود. از آنجا که قبر خانوادگی است و به نظر شخص ثروتمندی در آن خوابیده است ولی وضعیت مبل و رختوخواب که نشان دهنده فقر است با آن مغایر است. و زندگی در این سه مفهوم خلاصه می شود : نشستن و خوابیدن و مرگ.
با تشکر از اقای انصاریان.و دیگران که نظر داده اند. اما کاش نقد فنی می شد.نقاط قوت ویا اگر هست نقطه ی ضعف.
به جز مطالبی که دوستان گفتند :شیبی که در عکس هست قابل توجهه.وتنها عنصری که خطوط افقی دارد همان سنگ قبر است.
که گویای زندگی افقی انسان عمودیست.باتوجه به عدم دخل وتصرف عکاس در موضوع ؛چیدمان این عناصر جالب توجه است.
هرچه فکر می کنم که آیا می شد این بالش رو جابه جا کرد یا شیب عکس رو به سمت راست قرار داد؛ به یقین نمی رسم.چون وقتی خودمو روی جای خواب تصور می کنم ؛از این که سرم رو به پایینه ؛احساس موندن توی مخمصه ومرگ ناهنجار بهم دست میده. لطفن در این مورد نظر بدین. ممنون.
ازاینکه لطف کردید ونظردادیدونقدعکس اینقدربرایتان مهم است
متشکرم اقای انصاریان ماحتما درنقدعکس پیشرفت خواهیم کرد
اقای پیغامی ازاینکه مطالب وبلاگ حداقل هرچندروزیک بارعوض می شود سپاسگزارم
گله ای نیست خدانگهدار